اولین آدینه ی محرم گذشت و داغ هجران تو را جگرهای سوخته مویه می کنند .. هوای چشم های حرم بارانی شده … غروب همیشه اهل حرم را می لرزاند… صدای سم اسب ها و آتش و خیمه هایی که می سوزند و دخترکانی که می دوند … و سالهاست که چشمان دخترکی در… بیشتر »
آرشیو برای: "شهریور 1397"
#تولیدی_به_قلم_خودم رکاب سنگین شد. گام های تند اسب، زمین را از نفس می انداخت. چشم های سوار، خیره به شریعه می تاخت. از دور قامت استوار و رشیدش، علف های هرز را پشت نخل ها می کشاند. چهارهزار سوار، با چشم هایی دریده و سرخ، تیر زهرآهگین نگاهشان را به سمت او… بیشتر »
آخرین نظرات